استفاده از پدیده جوکرها در اغتشاشات ایران/ جوکرها چگونه به سلاح اجتماعی آمریکا تبدیل میشوند؟!
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۴۷۸۵۴
با تکیه بر حوادث اخیر، میتوان گفت در کنار فعالیت آشکار و علنی تجزیهطلبها و حتی گروهکهای نشاندار تروریستی در اغتشاشات، سلاح اجتماعی بحرانزی جوکرها برای کمک به زنده ماندن بحران در ایران نیز خلق و بهکارگیری شده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، جوکر کلمهای آشنا برای ما است که از اکران فیلمی با همین عنوان در سال ۲۰۱۹ به ذهنها یادآوری میشود؛ با بازی واکین فینیکس که اتفاقا برنده جایزه اسکار هم شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آغاز رفتار خشونتبار جوکر هم توسط رسانه ایجاد میشود؛ آنجایی که یکی از اجراهای او توسط مجری در تلویزیون به سخره گرفته میشود و دلیلی میشود برای دعوت او به همان برنامه تا بیشتر از قبل با تمسخر و اهانت مواجهاش کنند اما جوکر برای احقاق حق خودش تصمیم میگیرد کم کم از اجتماع انتقام بگیرد و دست به کشتار افرادی بزند که باعث اذیت و آزار دیگران میشوند.
در ادامه هم شاهد بودیم که او نقشهاش را عملی میکند و انتقامش را در برابر چشمهای میلیونی مخاطبان همان برنامه زنده از مجری میگیرد و به نوعی مروج و آغازکننده انتقام و یا تخریب مقدس میشود!
در انتها هم معترضان با الگوگیری از جوکر دست به تخریب و آشوب شهری میزنند و او را که در راه زندان بود، از ماشین نجات میدهند.
نمای پشت سر جوکر در آخر فیلم وقتی روی ماشین میایستد هم حکایت از شهری دارد که تخریب شده و دود و آتش فراگیر است.
و اما بیش از دو ماه است که ایران درگیر اتفاقاتی شده است که در وهله اول هدفش انقلاب تبلیغ میشود اما در ادامه شاهد تلاش برای تبلیغ و تخریب زیرساختهای شهری، ایجاد هرج و مرج با آموزشهای مداوم جنگ شهری با استفاده از آتشسوزی و بستن بزرگراهها و خیابانها و در شدتی بالاتر قتلهای کور و گاهاً هدفمند هستیم، پروژهای که پرده از سلاحی برمیدارد که بدنه آنرا اجتماعی معترض شکل دادهاند و میتوان ادعا کرد ارتش جوکرهای شهریاند که در خدمت کشورهایی هستند که حاضر نیستند متحمل هزینههای جنگ سخت شوند پس با کمترین هزینه و بیشترین سود بدون آنکه ردپایی از خود به جای بگذارند، برای رسیدن به اهداف از قبل تعیینشدهای که دارند، با امداد از رسانههایشان به میدان مبارزه برگشتهاند.
پیشتر، این سلاح که به گفته کارشناسان از آن به نام سلاح اجتماعی یاد میشود، در اعتراضات سال ۲۰۱۸ در کرهجنوبی مورد استفاده قرار گرفت و تستهای اولیه آن انجام شد و در سال ۲۰۱۹ در هنگکنگ بهصورت رسمی بهکار گرفته شد و به دلیل نتایج دلخواهی که حاصل شد، به نظر میرسد بهعنوان پروژهای جدی در محافل امنیتی و نظامی کشورهای مبدع این طرح، مورد تأکید است.
میزان تخریب این سلاح اجتماعی بیش از سر جنگی بمبها و موشکهای گرانقیمت است که یک نقطه را تخریب میکنند، چراکه پراکندگی و آثار بالای تخریب جوکرهای معترض به مراتب بیشتر خواهد بود البته که آثار روانی آن بر فرهنگ نیز غیرقابل انکار است، زیرا پا گذاشتن بر هنجارهای اخلاقی یکی از چند پیامد این سلاح اجتماعی ست که در همه نسخههای دیگر منطقهای به راحتی قابل مشاهده است.
مدل سوریه ای
آنچه در ایران در هفتههای اخیر اتفاق افتاده است، با همان ظرفیت، بدون هیچ کم و کاستی، در کشورهایی مانند چین و همین اواخر سوریه و حتی مغولستان که الگوهای فرهنگی و اجتماعی و رسانهای آنها با ایران قابل قیاس نیستند نیز اتفاق افتاده است.
مغولستان
سوریه
چین
به عنوان مثال در چین زنها از لحاظ حجاب و آزادی در پوشش بر اساس فرهنگ خودشان در فشار نیستند اما شعاری که مینویسند هم کاملا مقلدانه و از یک آبشخور است؛ زن زندگی آزادی!
تا اینجای کار بهرهبرداری از رسانه، تخریب بالای شهری، آموزش و استفاده از سلاحهای آتشزا، تخریب هنجارهای فرهنگی و آموزههای تربیتی، لیدرسازی و عملیاتهای شبهجنگی شهری در قالب گروههای چند نفره الگوی تکراری این جنبش جدید اجتماعی است که به راحتی قابل راستیآزمایی و مشاهده است.
فرهنگ تازهای که این سلاح اجتماعی به اعتراضات وارد کرده است، تغییر ساختار رفتاری و فکری معترضها بوده است که بسیار رادیکالتر و نامعقولتر و خشونتبارتر از قبل رفتار میکنند و در ادامه آنها از یک معترض خیابانی به جنایتکاران شهری تبدیل میشوند و آنقدر هم اثرگذاری دارد که حتی از یک پزشک که برای حفظ جان انسانها سوگند یاد کرده نیز قاتل میسازد.
به نظر میرسد تخریبهای فرهنگی جدیتر از مباحث مطرح شده در همه این سالهایی بوده است که کارشناسان درگیرش بودهاند، بهصورت واضح عدم خودباوری ملی، تخریب وجه قدرت ملی، تضعیف دستاوردهای ملی، بسترهای مناسبی برای رشد این سلاح اجتماعی هستند.
قدرت ایجادشده این سلاح اجتماعی هم در بین میلیشایی که ساخته، این نکته است که هیچگاه نباید متوقف شوند و برای پیروزی باید از تکتک افردی که اطرافشان هستند، حتی از خانواده و دوست گرفته تا حاکمیت انتقام بگیرند.
نکته مهم دیگر هم این است که دشمن جوکرها فقط ساختارهای قدرت نیست که با تغییر در ساختار و سیاستمداران متوقف شوند. آنها این پدیده شوم سالها پیش در فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، سینما، تلویزیون، حتی بازیهای کامپیوتری و کنسولی را آموختهاند و برای خود شکستی را متصور نیستند و برای رسیدن به هدف خود! دست به هر کاری میزنند که نمونههای بارز آن در تخریب آمبولانسها، حمله به آتشنشانیها و شهرداریها، حمله به پاکبانان، پیشنهاد از کار انداختن خدمات ریلی و جادهای، بستن مترو، بیآرتی و حمله به مغازهها، حمله به خانهها و آتش زدن خانههایی که زن و بچه در آن حضور دارند، و حتی اقدامات زشتی علیه نوامیس مردم مشاهده کرد.
اگر تفاهمی برای به اشتراک رساندن معترضان اقتصادی با این پدیدههای نوظهور امنیتی مشاهده نمیشود، به این دلیل است که یکی از اهداف جوکرها ایجاد خسارتهای اقتصادی است که طبیعتا معترضان اقتصادی با چنین هدفی نمیتوانند به اشتراک و وحدت برسند.
با تکیه بر حوادثی که در این دو ماه اخیر در ایران رخ داده است، میتوان گفت در کنار فعالیت آشکار و علنی تجزیهطلبها و حتی گروهکهای نشاندار تروریستی در اغتشاشات اخیر، سلاح اجتماعی بحرانزی جوکرها برای کمک به زنده ماندن بحران در ایران خلق شدهاند تا با تکانههای غیرمتمرکز امنیتی و روانی قادر باشند هر لحظه که اراده کنند، بنیانهای اجتماعی را دستخوش تغییر کنند تا آرامش از بدنه امنیتی و نظامی گرفته شود.
نقطه اتکای تثبیت آنها را هم در نقاطی باید جست که گسلهای قومیتی و مذهبی به ایجاد شکافهای اجتماعی کمک بیشتری میکنند! در نمونه ایرانی و چینی هم اتفاقا نقاطی که آغازکننده و ادامهدهنده این اتفاقات بودهاند، مناطقی هستند که در آنها ساز جداییطلبی و خرابکاریهای قومیتی تجزیهطلبها بیش از دیگر مناطق شنیده شده است.
در چین نیز آغاز اعتراضات در شهر ارومچی مرکز منطقه ایغورهای چینی بوده است که ادعای خودمختاری دارند و در ادامه هم در نقاط دیگر مرزی تبتیها و چینیهای متمایل به ژاپن پرچم اعتراض را بلند کردهاند. همانگونه که در ایران مناطقی مانند بلوچستان و کردستان هدف بیشترین تهاجم رسانهای برای ادامهدار بودن وضعیت فعلی هستند.
ارومچی چین
جوکرها بر اساس مستقر شدن قانون جنگل، خودشان را تعریف میکنند؛ به این معنی که اگر خواستهای از آنان برآورده هم شود، برای خواستههای بعدی اقدام میکنند، غایت آرزوی کشورهای هدایتکننده جوکرها، ایجاد زمین سوخته است و انتظاری از تکامل فردی و سیاسی از آنها نمیشود داشت.
این نظر کارشناسان هم قابل اعتناست که جوکرها شبیه به سرطان عمل میکنند؛ به این ترتیب که برای همیشه خواهند بود هرچند شاید در مقاطعی از فعالیتهای آنها بشود جلوگیری کرد اما با کوچکترین بهانه دوباره سازماندهی و ایجاد میشوند و آنقدر این رفتار ضد امنیتی آنها ادامهدار میشود، تا کشور هدایتکننده آنها به اهداف سیاسی خود برسد که میتواند باج اقتصادی و سیاسی باشد یا براندازی سیاسی به نفع جریانات داخلی همسو با آنها در کشور هدف نه انقلاب به معنای خود!
به گزارش برنا، اولین بار آمریکا با استفاده از دانشجوهای کرهای و چینی هستههای اولیه سلاح اجتماعی یا همان پدیده جوکرها را خلق کرد.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ایران چین آمریکا اعتراضات جوکر اغتشاشات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۴۷۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است